آشنایی کلی با زبان روسی و زبان‌های خانواده اسلاوی:
زبان روسی یک زبان هندواروپایی از خانواده زبان‌های شاخه اسلاوی شرقی در کنار زبان‌های اوکراینی و بلاروسی، می‌باشد.
روسی، زبان رسمی کشورهای روسیه و بلاروس می‌باشد و مردم اوکراین نیز عمدتا به این زبان سخن می‌گویند و زبان اوکراینی، تنها زبان رسمی اداری، سیاسی و آموزشی در لین کشور است.
روسی، در تمامی کشورهای عضو سابق اتحاد جماهیر شوروی زبانی شناخته شده می‌باشد و بسیاری از مردم در این کشورها با آن آشنایی دارند و زبان افراد تحصیل‌کرده به شمار می‌رود.
زبان‌شناسی:
زبان روسی، مانند تمام زبان‌های اسلاوی (به جز اوکراینی)، یک زبان سخت‌کام محسوب می‌شود. بدین معنا که غالبا حروف با صدای سخت و شکسته تلفظ می‌شوند.
نکته جالب توجه این است که روسی برخلاف بیشتر زبان‌های هندواروپایی، در طول تاریخ تغییرات اندکی داشته و تا حدودی حالت باستانی خود را حفظ نموده!
سامانه نوشتار:
مانند عمده زبان‌های اسلاوی، روسی نیز با الفبای سریلیک مختص به خود نوشته می‌شود که از ۳۳ حرف شامل ۲۱ صامت، ۱۰ مصوت و ۲ نشان تشکیل شده است.
الفبای سریلیک، یک سامانه نوشتاری برگرفته از الفبای یونانی می‌باشد که عمدتا در شرق اروپا و بخش‌هایی از آسیا از آن استفاده می‌شود. لازم به ذکر است که زبان‌های دیگری مانند قزاقی و فارسی در تاجیکستان، در حال حاضر با این الفبا نوشته می‌شوند.
زبان‌های اسلاوی:
زبان‌های اسلاوی، یک خانواده زبانی از اَبَر خانواده زبان‌های هندواروپایی می‌باشند که به سه شاخه اسلاوی شرقی، غربی و جنوبی تقسیم می‌شوند.
اصلی‌ترین زبان‌های اسلاوی شرقی شامل روسی، اوکراینی و بلاروسی می‌باشد. (زبان بلاروسی، غالبا زبان محلی در کشور بلاروس به شمار می‌رود)
اسلاوی غربی عمدتا زبان‌های لهستانی، چکی و اسلواکیایی را می‌شود.
اسلاوی جنوبی نیز، عمدتا شامل زبان‌های صربی، مقدونی، کرواتی، بوسنیایی، بلغاری و اسلونیایی می‌شود.
در زبان فارسی مانند هر زبانی، واژگان بسیاری هستند که از دیگر زبان‌ها وام گرفته شده‌اند. در این فهرست، برخی واژگان پرکاربرد با ریشه روسی که طی گذر زمان وارد فارسی شده‌اند، آورده شده است:
Асфалт
آسفالت
ассигнация
اسکناس
Буксовать
بوکسبات (بوکسواد)
Бак
باک (به معنی: مخزن)
Бачка
بشکه
Березкнт
برزنت (کرباس)
Бензин
بنزین
буксир
بوکسل
Бисквит
بیسکوئیت
Динам
دینام
Дорожки
درشکه
Душ
دوش (حمام)
Дифференциал
دیفرانسیل (ماشین)
Запас
زاپاس (به معنی: ذخیره)
купе
کوپه
Лента
لِنت
ластик
لاستیک
Пиражки
پیراشکی (مفرد Пиражок)
Сухари
سوخاری (به معنی: نون خشک)
Колбаса
کالباس
Шеланг
شلنگ
Шуметь
شماته
Чугун
چُدَن
Гараж
گاراژ
Рабиатор
رادیاتور
Самавар
سماور (به معنی: خودش می‌جوشاند)
Тормоз
ترمز
Транзит
ترانزیت
Утюг
اتو